ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/
ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/

نقش همسایه‌ها در بروز استرس و آسیب‌های روانی

 متخصصان روانپزشکی در یک تحقیق جدید هشدار دادند که ترکیب دو فاکتور ژنتیک و استرس می‌تواند سبب بروز ناتوانی‌های روانی شود.

این بررسی‌ها نشان می‌دهد کسانی که علاوه بر پیش زمینه ژنتیکی، با افراد تنش‌زا همسایه هستند و این همسایه‌ها موجب بروز ترس و استرس بیشتر در زندگی روزمره آنها می‌شوند، بیشتر با خطر بروز  اختلالات روانی و ذهنی مواجه خواهند شد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، زمینه ژنتیکی در افراد مستعد، وجود شکل ناقص ژنی موسوم به «apolipoprotein E» است.

محققان دانشگاه دریکسل در فیلادلفیا با مطالعه روی بیش از 1100 داوطلب ساکن بالتیمور در همسایگی یکدیگر و در گروه سنی بین 50 تا 70 سال، تاکید کردند: در حالی که این ژن نقش مهمی در حفظ سلامت اعصاب ایفا می‌کند اما اگر دچار نوع خاصی از جهش ژنتیکی شود، خطر بروز آلزایمر در فرد حامل این ژن ناقص افزایش پیدا می‌کند.

نوزادان موسیقی دوران جنینی را به یاد می آورند

 تاکنون تحقیقات زیادی درباره تاثیرات آواها و موسیقی بر روی جنینها انجام شده است. اکنون گروهی از دانشمندان دانشگاه دسکارته پاریس دریافتند که نوزادان پس از تولد می توانند ملودیهایی را که در دوران جنینی شنیده اند را به یادآورند.

این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج از 50 زن باردار خواستند که دوبار در روز به یک ملودی نزولی پیانو گوش دهند.

زمانی که این 50 کودک به دنیا آمدند و وارد اولین ماه زندگی خود شدند دو ملودی پیانو در زمان خواب آنها پخش شد که اولی همان ملودی نزولی و دیگری یک ملودی صعودی بود.

این تحقیقات نشان داد زمانی که ملودی نزولی آشنا پخش می شد به طور متوسط سرعت ضربان قلب کودکان در حالت خواب 12 ضربه در دقیقه آهسته تر می شد. این درحالی بود که سرعت ضربان قلب با شنیدن موسیقی نا آشنای صعودی 5 تا 6 ضربه در دقیقه آهسته می شد.

براساس گزارش دیلی میل، این محققان در این خصوص اظهار داشتند: "نتایج این تحقیقات پیشنهاد می کند که نوزادان دقت بیشتری به صداهای آهنگین مادر خود دارند تا صدای آهنگین زنان دیگر."

سیستم شنوایی انسان در طول سه ماه آخر بارداری توسعه می یابد و از پنج هفته پیش از تولد، حلزون گوش داخلی به رشد کامل می رسد.

این یافته ها نشان می دهد که شنوایی پیش زادی می تواند در دوران کودکی به درک بهتر صداهای کلامی کمک کند.

پیک شادی حذف شد

ایلنا: وزیر آموزش و پرورش با تاکید براینکه طی سال های گذشته به این نتیجه رسیدیم که پیک شادی برای دانش آموزان شادی آور نیست گفت: به دنبال این هستیم که دانش آموزان مقطع ابتدایی درگیر تکالیف خشک و خالی خود نشوند.

حمید رضا حاجی بابایی با اشاره به اینکه ما در مجموع با توزیع پیک های نوروزی مخالف هستیم گفت: استانها و مناطق می توانند با توجه به برنامه‌های خود این پیک ها را توزیع کنند اما به آنها اعلام شده است که به شکل اجباری نباشد و به شکل سراسری نیست.

او با تاکید براینکه مسوولیت این امربه عهده ی کارگروه‌های معاونت‌های آموزش ابتدایی استان‌ها قرار گرفته است، اظهار داشت: امسال در شهر تهران توزیع متمرکز پیک نوروزی نداریم و برای این که مانعی برای خلاقیت مناطق ایجاد نشود، تهیه پیک‌های نوروزی را به مناطق واگذار کردیم.

حاجی بابایی با بیان اینکه پیک های شادی برای دانش آموزان شادی آور نیست افزود: با تعطیلی مدارس جایگاه مقطع تحصیلی ابتدایی ارتقا پیدا می کند و نشاط وشادابی در این مقطع افزایش خواهد یافت.

وی همچنین یکی از دلایل ارائه طرح تعطیلی پنجشنبه های مدارس ابتدایی را ارتقای سطح علمی و آموزشی فرهنگیان عنوان کرد و گفت: یکی از اهداف این طرح آن است که معلمان در سطح ابتدایی فرصت مطالعه بیشتر و ارتقای سطح تحصیلات خود را داشته باشند و از این طریق به آنها فرصت مطالعه بیشتر داده می‌شود.

ثبت‌نام دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی دانشگاه پیام نور


عبدالله معتمدی معاون سنجش و آموزش دانشگاه پیام‌نور با بیان اینکه ثبت‌نام دانشجویان کارشناسی‌ارشد مجازی این دانشگاه از 20 اسفندماه آغاز می‌شود، افزود: ثبت‌نام دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی این دانشگاه از 20 اسفندماه آغاز می‌شود و تا 25 اسفندماه ادامه دارد.

وی گفت: داوطلبانی می‌توانند در دوره مجازی دانشگاه پیام‌نور ثبت‌نام کنند که در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کرده و اعلام علاقمندی برای تحصیل در دوره مجازی دانشگاه پیام‌نور کرده‌اند.

معاون سنجش و آموزش دانشگاه پیام‌نور گفت:‌ نتایج پذیرش در رشته‌های مجازی کارشناسی ارشد به احتمال زیاد هفته آینده توسط سازمان سنجش آموزش کشور اعلام می‌شود.

گفت‌وگوهای پیش از ازدواج

دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.
پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.
  
محور اول : محاسن خانواده‌ها

هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.

محور دوم : معایب خانواده‌ها


هریک از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید که آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترک با همسر آینده‌اش مشکل‌ساز خواهد بود یا نه؟ (اگر مشکل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنین صادقانه بگوید که افکار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ (اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید که آیا می‌تواند با چنین روحیاتی کنار بیاید یا نه؟


محور سوم : زمان بچه‌دار شدن


هریک از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید.

ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را  زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.
 
محور چهارم : تعداد بچه‌ها  
 
هریک از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.
 
محور پنجم :تربیت بچه ها
هریک از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.

 محور ششم : دایره‌ی همدلی و پایبندی
همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد.
ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید.
این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌
اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید:
اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید.
دوم این‌که؛ از ماجراهای گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشته‌ی یکدیگر بیش از این جست‌وجو نکنید. 
 
محور هفم : خرج کردن
از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟
ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید.
مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد.
یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید.
نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟

محور هشتم : پیشرفت مالی

آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟
آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟
نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟

 محور نهم : اوقات فراغت و امور منزل


به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟

امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟
مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟
چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟
آیا...؟ 
 

محور دهم: صمیمیت و احترام 

 
دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟
آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟
 

فقط دیوانگان به روانشناس احتیاج ندارند


کلمه دیوانه در فرهنگ ما ایرانی‌ها چندان از بار معنایی مثبت برخوردار نیست.

به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگ‌های خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،در وبلاگی به نشانی http://narwan.blogfa.comx آمده است: تاکنون برایتان اتفاق افتاده است که کسی به شما بگوید دیوانه و شما از شنیدن این کلمه برآشفته شوید. کلمه دیوانه در فرهنگ ما ایرانی‌ها چندان از بار معنایی مثبت برخوردار نیست.

حتی کلمه دیوانه در مقابل کلمه مجنون که می‌تواند بار عاشقانه‌ای را نیز به دنبال بکشد باز در فرهنگ لغات عامیانه ما جایی ندارد.

این امر متاسفانه در مورد کلمات روان‌شناس، روانپزشک و روان‌شناسی نیز صدق می‌کند.

در کشور ما دیدگاه منفی در مورد مراجعه به کلینیک‌های روان‌شناسی وجود دارد. بله خودمانی‌اش می‌شود اینکه براساس این فرضیه غلط تنها دیوانگان که چند سطر بالاتر از آنان یاد شد، پیش روان‌شناس می‌روند.

از دیدگاه علمای علوم اجتماعی این یعنی فاجعه. این نوشتار شاید مجال خوبی برای ارائه آمار و ارقام در مورد نحوه رفتار اروپاییان و آمریکایی‌ها در مورد مراجعه به روان‌شناس نباشد.