ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/
ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/

چهارمین نمایشگاه سالانه کتاب دانشگاهی


چهارمین نمایشگاه سالانه کتاب دانشگاهی در آبان ماه از تاریخ 1390/8/25 لغایت 1390/8/29 به مدت 5 روز در محل بوستان گفتگو برگزارمی گردد.

این نمایشگاه به مناسبت هفته کتاب و به منظور تقویت و تجهیز کتابخانه های مراکز دانشگاهی، علمی و تخصصی، اداری و آموزشی جهت بهره مندی کارشناسان از جدیدترین کتب علمی و دانشگاهی برنامه ریزی گردیده است.

روش اختصاص یارانه در این نمایشگاه بدین صورت است که نهاد یا دانشگاه متقاضی با استفاده از 25درصد یارانه دولت و 25درصد تخفیف ناشر، کتابهای درخواستی خود را با 50 درصد تخفیف خریداری می نماید و همچنین اساتید، دانشجویان و متخصصان نیز از 30درصد تخفیف بهره مند می شوند. ضمناً وبگاه  نمایشگاه مذکور به آدرس  www.abup.irاطلاعات کاملی را دراختیار شرکت کنندگان قرار می دهد

.

روابط عمومی انجمن روانشناسی ایران

 

 

تاثیر رفتار درمانی در کاهش وزن

پژوهشگران اعلام کردند رفتار درمانی مانند تغییر برنامه غذایی و فعالیت روزانه در کاهش وزن بدون استفاده از دارو موثر است.

به گفته دکتر ارین اس لِبلانش سرپرست محققان در مرکز تحقیقات سلامت و بهداشت در ایالت اورِگُن در غرب آمریکا، برنامه های رفتاری می تواند در روند کاهش وزن افراد مبتلا به چاقی مفرط موثر باشد و به سه تا چهار کیلوگرم کاهش وزن طی یکسال منجر شود.

وی در ادامه تصریح کرد هر چه شدت مراقبت های رفتاری شدیدتر باشد، کاهش وزن با سرعت بیشتری صورت خواهد گرفت، بطوریکه افرادی که در دوازده تا بیست و شش جلسه  برنامه رفتاردرمانی برای کاهش وزن  شرکت کردند در مدت زمان مشابه حدود پنج تا هفت کیلو کاهش وزنداشتند.

دکتر لِبلانش در ادامه تصریح کرد در حال حاضر جمعیتی زیادی در جهان به چاقی مفرط مبتلا هستند و با توجه به عوارض جانبی خطرناک داروهای لاغری، بهتر است این افراد شیوه های دیگری برای بازگشت به وزن طبیعی بیابند.

وی در انتها اعلام کرد رفتار درمانی و بکارگیری شیوه های صحیح در خورد و خوراک همچنین سطح قند خون را پایین می آورد و خطر ابتلا به دیابت را کاهش می دهد.

در شیوه رفتار درمانی جامع مورد آزمایش، به افراد در خصوص شیوه های کلی زندگی همچون برنامه ورزش و تمرین، هدف گزینی در زندگی، غلبه بر مشکلات و محدودیتها در زندگی روزمره و داشتن شیوه زندگی سالم، مشاوره داده شد.

منبع: واحد مرکزی خبر به نقل از خبرگزاری رویترز

 

چگونه فراموش کنیم؟

چگونه فراموش کنیم ؟

روابط انسانی دارای گستردگی بسیار است انسانها با یکدیگر مدام در تماس و تعامل هستند با یکدیگر آشنا می شوند روابط بسیاری شکل می‌گیرد این روابط بر زندگی تک تک طرفین تاثیرات خواه مثبت و یا منفی می‌گذارد و برخی نیز برای ساعاتی ارتباطاتی کوتاه با هم داشته و همانند رهگذری از کنار هم عبور می کنند . تاثیر وجود انسانها بر زندگی افراد چه خوب و چه بد انکار ناپذیر است . همین روابط سبب بوجود آمدن احساسات متفاوتی درون آدمی می‌گردد احساساتی از قبیل : عشق ، محبت ، خشم ، عصبانیت ، ترس و بسیاری هیجانات دیگر.... در این روابط برخی عشق می دهند و برخی دریافت می کنند و گاهی این ارتباط بین دو جنس مخالف است که منجر به ایجاد یک رابطه عمیق  عاطفی می گردد و گاهی نیز یک ارتباط ساده گاهی طرفین در کنار یکدیگر می مانند و برخی به دلایل متعدد و متفاوتی نمی توانند ارتباط شان را حفظ نمایند و در نهایت با تمام شدن تعدادی از این ارتباطات برخی تمامی سعی خود را می کنند آنچه رخ داده و یا حتی افرادی که با آنها در تعامل بوده اند را حال به هر دلیلی فراموش نمایند . برخی می خواهند  خاطرات تلخ و مسبب اش را فراموش کنند .

سوال اینجاست چرا برخی تلاش می‌کنند یکدیگر را فراموش کنند ؟ طبیعی است همه می خواهند خاطرات ناخوشایند خود را فراموش کنند ولی آنچه بدیهست خاطرات هیچگاه فراموش نمی شوند ، خاطرات حاصل از وقایع و رخ دادها و یا حضور افراد دیگر در زندگی گذشته فقط به ناخودآگاه ذهن آدمی فرستاده می شود و این بدین معنا نیست که فراموش می شوند بلکه فقط در پس ذهن آدمی پنهان شده و هر از گاهی با یک تلنگر برای فرد یادآوری می شوند . در هر صورت باید قبول کرد نمی توان چیزی را از ذهن پاک نمود هر خاطره ای خواه مثبت و یا منفی جایگاه خود را دارد ؟

نمی توان حافظه را پاک نمود . نیاز نیست فراموش کرد حتی نیاز نیست تلاش کرد شخصی و یا اشخاصی را به فراموشی سپرد واقعیت این است که آن افراد و وقایع در برهه ای از زندگی وجود داشته اند ولی هم اکنون به هر دلیلی نباشند . برای کنار آمدن با خاطراتی که فرد نمی خواهد یادآوری شان کند راهکارهایی در ذیل ذکر می‌گردد:

اولین قدم : پذیرش واقعیت

باید بپذیرد طبیعی است هر فردی در زندگی خود با افرادی برخورد نماید که از آنان خاطرات ناخوشایندی برایش باقی بماند و یا در شرایطی قرار گیرد که نخواهد حتی یک بار دیگر آن را در ذهن تداعی کند اما مقاومت در برابر این خاطرات نه تنها کمکی نمی کند بلکه سبب برجسته و پر رنگ شدن آن می گردد .

دومین قدم : پیدا کردن نقطه قوت مسئله

بدیهیست همه انسانها یک سری خصایص مثبت دارند و همراه اش عادات منفی _ بهتر است بر ابعاد مثبت خاطرات تکیه کرد و یافتن نقاط و تاثیرات مثبت آن رابطه بر روی اخلاق ، رفتار و نحوه زندگی، توجه به آموخته ها و تجارت حاصل از رابطه دید و نگرش فرد را نسبت به خاطرات ناخوشایند اش دگرگون می نماید . بهتر است برای تمرین فرد یکی از خاطرات ناخوشایند را در ذهن خود تداعی و هم زمان نکات و تجربیات آموخته شده از آن فرد و یا واقعه را در ذهن خود جستجو و در نهایت بر روی کاغذی یادداشت شود .

سومین قدم : شکر گزاری

و در نهایت شکر گزاری ، شاید برای برخی سوال پیش بیاید چرا باید در مقابل خاطرات ناخوشاید شکرگزای کرد ؟ شاید جواب این باشد : شکر گزاری برای مقاومت و استقامت فیزیک و عاطفی فرد برای گذر از شرایط نامساعد و این که وی توانسته است با شرایط و یا افراد نامطلوب کنار آمده و در این راه تجربیات بسیاری را آموخته است . سپاس گزاری برای داشتن نعمت حافظه ای که به آدمی توانایی یادآوری بسیاری از مسائل را می بخشد تصور اینکه اگر خاطرات از بین می‌رفتند بسیاری از لحظات خوشایند ، لذت بخش و شادی آور نیز فراموش شوند جالب به نظر نمی‌رسد .

 

چهارمین قدم :خاطرات ناخوشایند را رها سازید

تلاش برای فراموش کردن مقاومت ایجاد می کند و به دنبالش آزار روحی و فشارهای روانی ما ملزم نیستیم هیچ چیز را فراموش کنیم هر چه بیشتر تلاش شود خاطره ای فراموش شود روز به روز پر رنگ تر می‌گردد بهتر است خاطراتی را که نمی خواهید به حال خود رها سازید و هیچ اقدامی جهت فراموش کردن انجام ندهید . هر انسانی جایگاهی ویژه و خاص خود را در زندگی اطرافیان دارد . چرا باید جایگاه دیگران را از آنها بگیریم روح انسان آنقدر وسیع و بزرگ هست که بتواند آنها را به خاطر سپرده و نقاط قوت شان را برجسته سازد و از این تجربیان جهت ادامه زندگی بهره ببرد.

با کمی فکر متوجه می شوید در خا طرات ناخوشایند هم لحظات خوب و دوست داشتنی و حتی تحسین بر انگیز هم وجود داشته است .

 

 

ستاره حمیدی

 

کارشناس ارشد روانشناسی

 

 

 

روابط غیرا خلاقی در اینترنت

خیانتهای زن و شوهری: از روابط غیر اخلاقی تا چتهای اینترنتی


برخی رفتارشناسان، تعریف خیانتهای زن و شوهری را بسیار فراتر از چیزی می برند که عرف و قانون آن را می شناسد. از جمله منصور بهرامی عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار معتقد است: خیانتهای زندگی مشترک شامکل خیانت عشقی، خیانتهای اینترنتی و خیانتهای جنسی می شود.

به گفته این رفتارشناس، خیانت عشقی به رابطه پنهانی توام با پیوند احساسی و صمیمانه یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست گفته می شود.

خیانت جنسی به رابطه نامشروع یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست، گفته می شود و خیانت اینترنتی نیز به گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات فردی متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست از طریق چت و اینترنت اطلاق می شود.

مطابق این تعاریف، پدیده چند همسری، خیانت محسوب نمی شود، هر چند به اطلاع همسر اول، رسیده نباشد!

چرا خیانت می کنند؟ هزار و یک دلیل دارد

برای خیانت های زن و شوهری، هزار و یک دلیل گفته اند، ولی سرگرمی و ریسک لذت بخش و مفرح را از مهمترین عوامل بروز خیانت می دانند.

با این همه، دلایل دیگری نیز برای خیانتهای خانوادگی مطرح کرده اند. از جمله: درک شدن، دوست داشته شدن، احساس آزادی، استقلال، سرگرمی و برآورده کردن نیازهای جنسی مولفه های پدید آمدن شروع یک خیانت است. ضمن اینکه نمی توان از پارمترهایی مانند تقویت اعتماد بنفس، سلطه جویی، تجربه تازه، ماجراجویی، القاء داشتن استحقاق و شایستگی، رقابت و تنوع طلبی گذشت.

رفتارشناسان می گویند افراد خیانتکار معمولا به شکل غیر منطقی و با اتکا به یک شهوت کورکورانه شیفته فردی می شوند. آنها احساس می کنند بیشترین درصد تفاهم را با یکدیگر دارند و به همین خاطر فرد خائن خود را به مخاطره انداخته و به آب و آتش می زند که به وصال برسد. این نوع رابطه می تواند از چند هفته تا چندین سال بطول انجامد. اما پس از گذشت زمان هر دو نفر پی می برند، آنطور که تصور می کردند یکدیگر را نمی شناسند. در این نوع روابط معمولا فرد از همسر و یا شریک پیشین خود جدا می شود.


یک سوم ایرانیها بیمار روانی هستند

محققان می گویند یک سوم از جمعیت ایران، بیماری روانی دارند. به گفته یک عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، 35 درصد از مردم ایران، دچار بیماری روانی هستند.

این موضوع در نشست "تجربیات جهانی و نگاهی همه جانبه به پیشگیری از کودک‌آزاری" مطرح شد. جایی که مقامات رسمی قوه قضائیه نیز حضور داشتند. در این نشست، دکتر دماری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، روند بیماری روانی در میان ایرانیان، همچنان رو به افزایش است.

این استاد دانشگاه توضیح داد: " سال 79 شیوع بیماری‌های روانی 21 درصد بود در حالی که اکنون این رقم به  34 و 9 دهم درصد افزایش یافته است و طبق پیمایش‌های کشوری و داده‌های اولیه این روند رو به افزایش است."

وی با انتقاد از سیاستهای کلان کشور در زمینه سلامت روانی شهروندان، افزود: " در سیاستگذاری‌های کلان کشور، بعد اجتماعی و معنوی رها شده است."

به گفته وی، در رتبه‌بندی نشاط ملتهای جهان، در سال 2006 رتبه ایران در میان 170 کشور 96 بود. اکنون با توجه به اینکه در نمودار توزیع جمعیت ایران بیشتر به سمت سنین بالای دوره جوانی متمایل است، می توان محاسبه کرد در ایران بیش از 25 میلیون بیمار روانی در کنار همدیگر و افراد سالم، زندگی می کنند.

بیماری های روانی، اولین عامل بیماری در ایران

محققان و چهره های دانشگاهی بارها هشدار داده اند تهدید سلامت ایرانیها، ابتدا با بیماریهای روانی انجام می شود. مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران در این باره می گوید: "بیشترین بار بیماری‌ها در ایران به بیماری‌های روانی، حوادث و تصادفات و امراض قلبی- عروقی اختصاص دارد."

شهرام خرازی‌ها، اصلی ترین عوامل مربوط به شیوع بیماریهای روانی را متوجه بخش دولتی عهده دار سلامت مردم می داند: " نبود برنامه‌ای مشخص در این زمینه از سوی وزارت بهداشت، ضعف نظارت،اجرا نشدن قوانین و ضوابط موجود سر راه ساماندهی بیماریهای روانی در کشور است."

این چهره دانشگاهی همچنین، فرار مردم از مراجعه به مراکز مشاوره روانپزشکی به علت انگ این بیماری را از جمله دلایل افزایش این مشکلات می داند.

به گفته خرازیها: " عمده برنامه‌های کشوری در برخی حوزه‌های خاص- و نه همه حوزه‌های سلامت روانی و اجتماعی- تعریف شده و معطوف کودکان، زنان و سالمندان است و به سلامت روان مردان جوان و میانسال و اختلالات جنسی با منشاء روانی که تهدیدگر زنان و مردان در گروه‌های سنی مختلف هستند، تبعات روانی منفی تجرد در این برنامه‌ها توجه چندانی نشده و نمی‌شود."

این عضو هیات علمی دانشگاه با انتقاد از تغییرات اخیر در ساختار سلامت وزارت بهداشت، معتقد است: " وزارت بهداشت چندی پیش در ساختار جدید خود، دفتر سلامت روانی - اجتماعی و اعتیاد را به حاشیه راند و فعلاً باید منتظر نتایج دورخیز این وزارتخانه برای ایجاد تحولی تازه در عرصه نظام سلامت و پرداختن بیش از پیش به بهداشت روان آحاد مردم ماند."

محققان می گویند بیماریهای روانی یکی از عوامل اصلی بروز جرایم و ناهنجاریهای اجتماعی مانند کودک آزاری، خشونتهای خیابانی، قتل و حتی اختلافات مالی است. گفته می شود در سال 88، اصلی ترین عامل شکایات مردم از همدیگر، "ضرب و جرح" بوده که نشان می دهد آستانه تحمل افراد به دلیل مشکلات فراوان زندگی، به شدت پایین آمده. این مشکلات، هم اکنون سلامت ایرانیان را نیز به خطر انداخته و امروز اعلام می شود بیش از یک سوم ایرانیان، بیمار روانی اند.

استخوان‌های چهره، مردان متقلب را لو می‌دهند!

مدت‌ها بر سر این که رفتارهای غیراخلاقی یا حتی ضداجتماعی با ظاهر افراد ارتباط دارد یا نه، ‌میان کارشناسان بحث بود. حالا حقایق علمی نشان می‌دهند که چنین رابطه‌ای وجود دارد.

به گزارش دیسکاوری،‌ محققین به این نتیجه رسیده‌اند که افرادی که پهنای چهره‌شان در مقایسه با ارتفاع چهره‌شان زیادتر است، بیشتر احتمال دارد که درگیر رفتارهای غیراخلاقی شوند. این مطالعه، ادامه روندی از مطالعات است که نشان می‌دهند ژنتیک و تحول هورمونی افراد روی رفتارشان تاثیر می‌گذارد. محققین در این مطالعه تاکید می‌کنند که یک ویژگی فیزیکی (به طور خاص ساختار استخوانی چهره مردان) می‌تواند یک نشانه بصری قابل اعتماد باشد.

به گفته میشل هازلهان،‌ یکی از محققین این مطالعه،‌ نسبت پهنا به ارتفاع چهره (دبلیو.اچ.آر) در سن بلوغ مشخص می‌شود. در همین سن،‌ هورمون تستوسترون نقش مهمی در تعیین تفاوت‌های ظاهری چهره دختران و پسران دارد که به نظر می‌رسد در تعیین نسبت دبلیو.اچ.آر هم نقش داشته باشد.

محققین نسبت پهنا به ارتفاع چهره را زمانی بالا می‌دانند که از 1.9 بیشتر باشد. از افراد معروفی که چنین نسبتی در ساختار چهره خود داشته ‌اند می‌توان به جان.اف.کندی (2.15)،‌ ریچارد نیکسون (2.02) وکن لی (1.86) اشاره کرد. همچنین بیل کلینتون (2.07) و جان ادواردز (2.38)‌ را می‌توان به این فهرست اضافه کرد که هر دو به ررفتارهایی که از نظر اخلاقی بحث‌برانگیز بوده‌اند، معروف هستند.

از سوی دیگر، نسبت پهنا به ارتفاع چهره کم ‌به نسبت‌های کم‌تر از 1.7 گفته می‌شود. افرادی مانند جان لنون (1.63)،‌ جورج واشنگتن (1.7)‌ و ویلیام شکسپیر (1.44)‌ در این دسته قرار می‌گیرند. البته به دست آوردن نسبت درست از روی نقاشی‌ها کار آسانی نیست.

محققین برای مطالعه خود، ‌به گروهی از زنان و مردان،‌ دو فعالیت، ‌یکی ایفای نقش فروشنده و دیگری یک بازی برای برنده شدن 50 دلار را ارائه کردند. در هر دو فعالیت، ‌نسبت دبلیو.اچ.آر بالا، پیش‌بینی‌کننده خوبی برای احتمال تقلب در مردان و نه زنان بود. البته زنان هم تقلب می‌کردند، ‌اما به نظر می‌رسد این شاخص چهره‌ای در مردان نشانگر رفتارهای غیراخلاقی بیشتر باشد.

به گفته محققین،‌ به نظر می‌رسد همه چیز به احساس قدرت مربوط باشد. مردانی که نسبت پهنا به ارتفاع صورت آن‌ها بیشتر است،‌ بیشتر احساس قدرت می‌کنند. این مردان پرخاشگرترند و  بیشتر مجذوب خودشان می‌شوند. البته نمی‌توان گفت این ویژگی بدی است، ‌چون مطالعه هازلهان نشان می‌دهد این مردان رهبران بهتری هستند و عملکرد مالی بهتری دارند. آن‌ها در نقش مدیران اجرایی،‌ موفقیت‌های مالی بیشتری به دست می‌آورند.

ادام گالینسکی، ‌پروفسور اخلاق و تصمیم‌گیری در مدیریت، معتقد است این مطالعه به نحوی زیبا، توانسته یک ویژگی ژنتیکی و ارتباط آن با یک فاکتور روانشناختی،‌ یعنی احساس قدرت را توضیح دهد. در واقع نشان می‌دهد که پایه‌های فیزیکی و هورمونی موثر در پرخاشگری و خودمحوری، چه‌طور از طریق تاثیرگذاری بر احساس قدرت، ‌روی رفتار افراد تاثیر می‌گذارند. اما وی می‌افزاید: «‌این اصلا  بدان معنا نیست که افرادی که نسبت دبلیو.اچ.آر بالاتری در چهره دارند، ‌سرنوشتشان حتما با رفتارهای غیراخلاقی گره خواهد خورد. عوامل زیادی مانند مسئولیت، احساس تعلق به دیگران، ‌استانداردهای شفاف اخلاقیات و مانند آن‌ها می‌توانند این احساس را تعدیل و کنترل کنند.»