ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/
ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/

<!--[if !vml]-->https://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif<!--[endif]-->

<!--[if !vml]-->https://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif<!--[endif]-->

امروز می خوام با شما در مورد یه قدرت برتر که درون همه مون هست صحبت کنم قدرتی که با تمرینات مایندفولنس می تونید اونو درونتون ببینید و حس کنید .


 حالا مایندفولنس چیه ؟ 

 مایندفولنس حضور در لحظه است 

برخی براشون سوال پیش میاد که به چه دردی می خوره ؟

 درون همه ما دو نیرو وجود داره نیروی شفا و نیروی تخریب گری که بر اثر آسیب ها و تروماهای دوران کودکی درونمون رشد کرده و در بزرگسالی هم دست از سرمون بر نمی داره این نیروی تخریب گر درناخودآگاه ما زندگی می کنه بدون اینکه بدونیم در همه کارهای روزمره مون حضور فعال داره و کارشکنی می کنه رابطه هامون رو تخریب می کنه ، برای رسیدن به  اهداف مان ناخودآگاه مانع ایجاد می کنه و...... مایندفولنس کمک می کنه ردپاهای این نیروی تخریب گر رو شناسایی کنیم آگاهانه بهش نگاه کنیم و از سویی دیگه نیروی شفای درونمون ببینیم و بهش قدرت ببخشیم. قرار نیست مایندفولنس تمام مشکلات حل و معجزه کنه .


با مایندفولنس می تونیم انتخاب کنیم  کدوم بخش درونی مون رو تغذیه کنیم و احساس و افکار تخریبگر رو مشاهده و با ملایمت رها کنیم و دیگر بنده عادات ،افکار و احساسات منفی نباشیم و با آگاهی انتخاب و زندگی کنیم و آرامش و تجربه کنیم .


مایندفولنس به ما یاد می ده ما از ذهن مون جدا هستیم . ذهنی که ما رو یا به آینده می بره یا به گذشته زمانی که به آینده مون فکر می کنیم نگران  و مضطرب می شیم که خدای نکرده رخدادهای بدی در انتظارمون باشه و یا زمانی که به گذشته فکر می کنیم غمگین شده و هر دوی این افکار ما رو افسرده می کنه . مایندفولنس کمک می کنه در لحظه زندگی کنیم و در لحظه احساس آرامش داشته باشیم . و ذهنمون رو که پر شده از افکار جور واجور رها کنیم و آرامش رو درونمون تجربه کنیم .

 

 

 ستاره حمیدی روان درمانگر پویشی

 

 

 


مایندفولنس کودکان

ذهن آگاهی چیست؟


ذهن آگاهی از مراقبه شرقی نشأت گرفته و به‌عنوان توجه کامل به تجربیات زمان حال به شکل لحظه‌به‌لحظه، توصیف شده است (مارلات و کریستلر،1999)؛ ذهن آگاهی تنها یک ایدۀ خوب نیست؛ بلکه شیوه‌ای برای زندگی است؛ این شیوه با دعوت به لحظۀ کنونی، حضوری بیشتر و قضاوتی کمتر، در افراد ایجاد می‌کند. اگرچه از ذهن آگاهی به‌عنوان علمی تازه صحبت می‌شود اما عمر واقعی این شیوه به هزاران سال پیش برمی‌گردد؛ به طوری که از آن به‌عنوان قلب مراقبۀ بودائی» یاد شده، بااین‌حال جوهرۀ این شیوه که به معنای بودن در لحظه و به شیوه‌ای آگاهانه است، تعلیمی جهانی محسوب می‌شود (کابات زین، 2010 ).


ارک ویلیامز و دانیل پنمن (2012) ذهن آگاهی را به‌عنوان رازی معرفی می‌کنند که در دنیای کهن خوب فهمیده شده بوده و حتی امروز نیز در بعضی از فرهنگ‌ها زنده نگاه داشته شده استاین رویکرد در دهه 1970 توسط کابات زین پس از تأسیس کلینیک کاهش استرس در مرکز پزشکی ماساچوست معرفی شد.


ذهن آگاهی کودکان :


در کنار کلاس های درسی، ضروری است فرزندانمان عشق ورزیدن و بخشنده بودن را بیاموزند و یادبگیرند چگونه بر خشم خود غلبه کنند . هر دوره شامل آموزش های کوتاه، همانند یوگا ، بازی و مراقبه است. این کارگاه ها به کودکان می آموزد که چگونه هوش هیجانی خود را افزایش دهند، با ترس و اضطراب های خود مقابله کنند، رابطه اجتماعی خود را گسترش دهند و همینطور اعتماد به نفس و خودباوری را در خود افزایش دهند . مهارت های ذهن آگاهی به کودکان زیستن در زمان حال را می آموزد بدون قضاوت در مورد افکار، احساسات و حواس بدنی و هر آنچه در زمان حال وجود دارد را بپذیرند این توجه آگاهانه به افکار، احساسات و حواس بدنی ، توانایی کودکان را برای کنترل خلق منفی افزایش میدهد و منجر به کاهش نشانه های افسردگی میگردد.


هدیه جلسات ذهن آگاهی به فرزندانمان عبارتند از :

  • ·         فعالیت ها و حرکات اساسی برای سازمان دهی مغز و بدن کودکان
  • ·         تقویت قوه تجسم و رشد خلاقیت
  • ·         اطلاعات درباره چگونگی کارکرد مغز بعد از تمرینات ذهن آگاهی
  • ·         تمرینات به منظور افزایش مهارت های اجتماعی و مهرورزی به خود و دیگران و رشد روابط بین فردی
  • ·         افزایش آگاهی کودکان به بدن، احساسات و افکار خود
  • ·         تکنیک های مراقبه و مدیتیشن کودکان
  • ·         تکنیک های افزایش مدیریت هیجانات ( خشم ، غم ، شادی و..) و کاهش استرس
  • ·         افزایش اعتماد به نفس و خودباوری
  • ·         رشد شفقت و همدلی و احساس شادی
  • ·         افزایش حافظه و توجه و یادگیری و عملکرد بالا
<!--[if !supportLists]-->

 

 

پروفسور حبیب دوانلو


معرفی روش درمانی دکتر حبیب دوانلو، روانکاو کانادایی ایرانی تبار بسیار آسان‌تر از معرفی خود اوست. متأسفانه اطلاعات کمی در مورد این نابغه‌ی ایرانی در دست است و بیشتر مطالب حول معرفی روش ابداعی وی و تأثیرگذاری فوق العاده‌ی آن در درمان انواع بیماری‌های روانی است.

حبیب دوانلو در اوایل دهه 1930 در تهران به دنیا آمد و بعد از طی تحصیلات ابتدایی و دریافت بورس تحصیلی، به دانشگاه هاروارد رفت. دوانلو به عنوان یک جراح از هاروارد فارغ التحصیل شد. بعد از آن به روانپزشکی علاقه‌مند شد و به یک مدرسه پزشکی رفت. سپس به دانشگاه مک گیل رفت و سالیان متمادی در آنجا آموزش دید.

در محدوده سالهای 1960 تا 1990 حبیب دوانلو به عنوان یک روان پزشک و روانکاو، پژوهش‌های بالینی گسترده‌ای را در زمینه‌ی مفاهیم روانکاوی انجام داد. تمرکز عمده‌ی دوانلو بر مقاومت بیمار در مواجه شدن با احساسات دردناک در جلسات درمانی، و راه‌های غلبه بر این مقاومت بود. همچنین تلاش‌های دوانلو متمرکز بر کوتاه کردن طول درمان بود. موضوعی که پیش از این در کارهای فرنتزی با عنوان درمان فعال، اتو رنک با عنوان اراده درمانی، و الکساندر و فرنچ با عنوان تجربه‌ی هیجانی اصلاحی، مطرح شده بود. او با ضبط ویدیویی جلسات درمانی و بازبینی مجدد آنها که بعضاً با حضور خود بیمار این بازبینی انجام می‌گرفت، توانست به نتایج قابل توجهی دست یابد و تکنیک‌هایی را برای غلبه بر مقاومت بیمار ابداع کند. نتیجه‌ی تحقیقات و تلاش‌های دوانلو روشی را به جامعه روان‌شناسی معرفی کرد که با نام روان‌پویشی فشرده کوتاه مدت

(Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy) یا به اختصارISTDP شناخته می‌شود. بعدها در چند سمینار تخصصی در کانادا، امریکا و اروپا، دوانلو فیلم‌های بیمارانش را در معرض دید روان شناسان قرار داد. مشاهده این فیلم‌ها عکس العمل‌های متفاوتی را برانگیخت. عده‌ای روش دوانلو را خشن و نامهربانانه تلقی کردند. عده‌ای دیگر با تأیید روش او، تکنیک‌های دوانلو را برای بازگشایی ناهشیار و غلبه بر مقاومت تحسین کردند.

پاتریشیا دلاسلوا یکی از روانکاوان مطرح در روان‌پویشی کوتاه مدت، از شرکت‌کنندگان این سمینار بوده است. او به این سمینار اینگونه واکنش نشان داد : «سمینار اعجاب انگیزی بود. طی 16 ساعت در یک تالار اجتماعات تاریک نوار ویدیوئی جلسات واقعی درمانی را مشاهده کردیم و من ناظر یک انقلاب نسبتاً واقعی در درونم بودم. در گذشته آموخته بودم که برای تشدید تعارض‌های بیمار و تسریع دستیابی آن‌ها به افکار و احساسات ناهشیار می‌بایست کمّیت جلسات درمانی را افزایش داد. بر این اساس معمولاً بیماران بین دو تا پنج جلسه در هفته طی یک سال تحت درمان قرار داده می‌شدند، در حالی که دوانلو شواهد صریحی ارایه داد که از طریق افزایش کیفیت مداخله‌های درمانی می‌توان فرایند تحلیل را سریع و فشرده کرد. محتوای نوار ویدیویی نشانگر یک پروتکل درمانی کارآمد و اثربخش بی نظیر بود. دوانلو فنونی را برای برچیدن دفاع‌ها، تشدید درگیری عاطفی بیمار در فرایند درمان، و شناسایی الگوهای رفتار انتقالی به منظور “بازگشایی سریع ناهشیار” ارایه کرد».

دیوید مالان نیز در واکنش به کارها و ابداعات دوانلو می گوید : « فروید ناخودآگاه را کشف کرد، دوانلو دریافت که آن را چگونه برای درمان به کار گیرد؛ این روش بزرگترین پیشرفت در روان درمانگری است»

مشاهده‌ی این فیلم ها باعث شد بسیاری از روان شناسان و روان‌کاوان دنباله رو روش دوانلو شوند و بی کم و کاست تمامی تکنیک‌های او را بپذیرند. اما عده‌ای دیگر باوجود پذیرش این روش درمانی سعی کردند با اضافه کردن تکنیک‌های دیگر این روش را تقویت کنند. پس از آن دوانلو کارش را در زمینه تدریس، آموزش و نظارت بر کار روانشناسان و روان‌کاوان ادامه داد. از دوانلو تاکنون چند کتاب به فارسی ترجمه شده که توسط انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.

 

آیا روان‌درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت شکل حقیقی روانکاوی است؟

دکتر نبورسکی در مصاحبه‌ای اختصاصی با دکتر قربانی -شماره آتی جان و تن (هفتم وهشتم)- به پرسشی پاسخ گفتند که سؤال دانشجویان بسیاری بوده است. آیا می‌توان روان‌درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت را شکل حقیقی روانکاوی دانست؟

نیما قربانی: خاطرم هست که در دوره آموزشی خودم از شما شنیدم که ISTDP را شکل حقیقی روانکاوی می‌دانید. ممکن است بیشتر توضیح دهید که چرا این‌طور فکر می‌کنید؟

راب نبورسکی: روانکاوی و ISTDP، هر دو آن بخش از روان انسان را هدف مداخله خود قرار می‌دهند که خاستگاه تعارض درون روانی است. هدف دوانلو، دست‌یافتن به ناحیه آسیب‌شناختی ناهشیار، در کمترین زمان ممکن است. او مفهوم نظری فروید در مورد ریشه آسیب روانی (همان تقابل اید و سوپر ایگو) را، درون‌مایه درمان قرار داده است. بسیاری از درمان های تحلیلی نئوفرویدی از مفهوم تعارض درون‌روانی، به این معنا، دور افتاده‎اند. تکیه روش درمانی دکتر دوانلو صرفاً بر پیگیری امحاء مقاومت بیمار در مقابل تجربه احساسات، تکانه ها و امیال و اعمالی است که موجد شکل‌گیری تعارض با سوپر ایگوی اویند. از اینجاست که فکر می‌کنم می‌توان ادعا کرد که ISTDP شکل حقیقی روانکاوی است.-