ذهن آگاهی از مراقبه شرقی نشأت گرفته و بهعنوان توجه کامل به تجربیات زمان حال به شکل لحظهبهلحظه، توصیف شده است (مارلات و کریستلر،1999)؛ ذهن آگاهی تنها یک ایدۀ خوب نیست؛ بلکه شیوهای برای زندگی است؛ این شیوه با دعوت به لحظۀ کنونی، حضوری بیشتر و قضاوتی کمتر، در افراد ایجاد میکند. اگرچه از ذهن آگاهی بهعنوان علمی تازه صحبت میشود اما عمر واقعی این شیوه به هزاران سال پیش برمیگردد؛ به طوری که از آن بهعنوان قلب مراقبۀ بودائی» یاد شده، بااینحال جوهرۀ این شیوه که به معنای بودن در لحظه و به شیوهای آگاهانه است، تعلیمی جهانی محسوب میشود (کابات زین، 2010 ).
ارک ویلیامز و دانیل پنمن (2012) ذهن آگاهی را بهعنوان رازی معرفی میکنند که در دنیای کهن خوب فهمیده شده بوده و حتی امروز نیز در بعضی از فرهنگها زنده نگاه داشته شده است. این رویکرد در دهه 1970 توسط کابات زین پس از تأسیس کلینیک کاهش استرس در مرکز پزشکی ماساچوست معرفی شد.
ذهن آگاهی کودکان :
در کنار کلاس های درسی، ضروری است فرزندانمان عشق ورزیدن و بخشنده بودن را بیاموزند و یادبگیرند چگونه بر خشم خود غلبه کنند . هر دوره شامل آموزش های کوتاه، همانند یوگا ، بازی و مراقبه است. این کارگاه ها به کودکان می آموزد که چگونه هوش هیجانی خود را افزایش دهند، با ترس و اضطراب های خود مقابله کنند، رابطه اجتماعی خود را گسترش دهند و همینطور اعتماد به نفس و خودباوری را در خود افزایش دهند . مهارت های ذهن آگاهی به کودکان زیستن در زمان حال را می آموزد بدون قضاوت در مورد افکار، احساسات و حواس بدنی و هر آنچه در زمان حال وجود دارد را بپذیرند این توجه آگاهانه به افکار، احساسات و حواس بدنی ، توانایی کودکان را برای کنترل خلق منفی افزایش میدهد و منجر به کاهش نشانه های افسردگی میگردد.
هدیه جلسات ذهن آگاهی به فرزندانمان عبارتند از :
“نمیتوانیم چیزی را تغییر دهیم مگر اینکه آن را بپذیریم“. معنای این سخن یونگ چیست ؟ در ظاهر، پذیرش به معنای دست از تلاش کشیدن برای تغییر است. اگر اینطور است، پس چگونه “پذیرش“ میتواند مسبب “تغییر“ شود؟ برخی اصحاب مراقبه، به دنبال چنین کلامی، به این سوء برداشت رسیدهاند که اگر میخواهی جریانهای فکری، احساسی، و جسمانی آزاردهنده خود را تغییردهی، فقط آنها را “نگاه کن“. این امر خیلی از مراقبهگران را در باتلاق نظارهگری منفعلانه تجارب روانشناختی گرفتار کرده است که حاصلی جز تداوم نظارهگری چرخه رنج و زجر ندارد. برای همین لازم است معنای جمله یونگ، دقیقتر فهمیده شود و همچنین مفاهیمی چون “هستی بیکوشش“ و “ نظارهگری بدون اقدام و عمل“. معنای این سخنان به زبان ساده و عملیاتی چنین است:
اگر با تجربههای فکری و احساسی ناسالم و مکرر، و یا حسهای جسمانی ناخوشایند روبرو هستید، نخست باید دست از تلاش برای تغییر آنها بردارید. هنگامیکه دست از تلاش برای تغییر برداشتید، مقاومت و انزجار شما در برابر آن تجربه فرو میریزد و انرژیهای روانیای که صرف مقاومت و انزجار میشد، آزاد میشود. با آزاد شدن این انرژی ها، امکان مشاهده نزدیک و دقیق در جهت درک آن تجربه فراهم میگردد. در این حالت است که میتوان آنها را بهتر و ملموستر مشاهده کرد. مشاهدهگری همراه با فهم و حضور، زمینهساز دیالوگ میان شما به عنوان مشاهدهگر، و موضوع مورد مشاهده است. پیامد این دیالوگ، مفاهمه است و نتیجه مفاهمه، همکاری است. وقتی همکاری میسر شد، بستر تغییر نیز فراهم میگردد. بنابراین وقتی میگوییم تا چیزی را عمیقاً نپذیریم، تغییر نمیکند، یعنی تا چیزی را با دقت و دلسوزی عمیقاً مشاهده نکنیم و نشناسیم، و دست از زور و فشار برای تغییر آن بر نداریم، فهم دقیق و برقراری دیالوگ و همکاری و در نهایت تغییر آن پدیده ممکن نمیشود. حال این پدیده میتواند یک عادت ذهنی و رفتاری باشد و یا یک شخص بیرونی که با او ارتباط داریم. اینجاست که هستی بیکوشش را باید هستی بیزور و خصومتِ بیحاصل معنا کرد، نه هستی بدون تلاش بهینه و سازنده. اینجاست که “ نظارهگری بدون کنترل“ را باید تلاش در جهت فهم و درک معنا کرد. اینجاست که “ تا چیزی را نپذیری، امکان تغییرآن وجود ندارد“ قابل درکتر میگردد.
دکتر نیما قربانی
با سلام و
احترام
شروع ثبت نام
دوره جدید
مایندفولنس
شهرک اکباتان . بلوار نفیسی . ساختمان ارمان . مطب دکتر مقدسی
0912_6941612
44646414
0936_1670375