ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/
ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/

قربانی هستید و یا مسئول؟؟؟


تا چه اندازه خود را قربانی اشتباهات دیگران مانند پدر، مادر ، شرایط و خانواده و اجتماع می دانید ؟
به چه میزان می توانید خود ، مسئولیت اشتباهات گذشته و توقعات برآورده نشده ی تان را به عهده بگیرید ؟
آیا می دانید فضای تعیین کننده ی هر یک چقدر با دیگری تفاوت داشته و تا چه میزان در حال کنونی و آینده ی شما نقش دارد ؟


دیدگاه اول : یعنی فضای قربانی ، جایگاه ترحم به خود ، توقع ، خودخواهی ، انفعال ، بی مسئولیتی وتولید کننده ی بیماری های روانی و ذهنی حتی جسمی است .

دیدگاه دوم : یعنی فضای مسئولیت پذیری ، سرچشمه ی فعالیت های سالم و احساس سرزندگی است . پذیرفتن مسئولیت اعمال، گفتار و حتی افکار خویش می تواند مهر و همدلی را برای خود و دیگران به ارمغان آورد .
مسنولیت پذیری ،شالوده و چکیده ی ادبیات و عرفان عملی سرخپوستان تولتک بوده است . آن ها می گفتند : " با پذیرفتن صد در صد مسئولیت اعمال خود می توانید به اقتدار و اعتماد به نفس واقعی برسید . "
پذیرش مسئولیت اعمال ،‌جایگاهی است که شما می توانید آن را انتخاب و خلق کنید . این انتخاب متحول کننده را زمانی می توانید انجام دهید که غرور، خودخواهی و راحت طلبی را یکباره قربانی فضای مسئولیت پذیری کنید . در این فضای یگانه و مقتدر تمامی غرغرها و گلایه های درونی ،‌جای خود را به آرامش، سکوت، استقرار و استحکام واقعی می دهد .


کتاب : هر روز برای همان روز
نویسنده : مسعود مهدوی پور
https://t.me/MBSR0

باسلام و احترام

خدمت شما عزیزان

در پی دریافت پیام های  در وبلاگ از مراجعین محترم در خصوص کنسل شدن زمان جلسه روان  درمانی شان

توسط کلینک و داشتن شرایط روحی بحرانی

از شما عزیزان خواهشمند ام در صورتی که قادر نبودید از کلینیک وقت بگیرید به هردلیل

فقط عزیزانی که با اینجانب جلسه درمانی داشته اند در صورت بحرانی بودن شرایط روحی شان می توانند

با  شماره همراهم در تماس باشند . 


شاد و مستدام باشید

حمیدی

معرفی کتاب - مسخ فرانتس کافکا


داستان غم انگیز زندگی گرگور سامسا حاکی از این بیگانگی با هنجارهاست. گویی او خود می خواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه می توان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است. در طی داستان شاهد اندوه گرگور از رخداد هستیم ولی هیچ گاه توصیف بیشتر و عمیقی نسبت به این رخداد در گرگور نمی بینیم آنچه در وجود او جریان دارد و بیشتر نمود یافته در داستان احساس گناهی است که نسبت به خانواده خود لمس می کند .


آنچه در این کتاب بسیار مشهود است همسان بودن شخصیت نویسنده وی با شخصیت گرگور است آنچه در مورد کافکا می دانیم داشتن شخصیتی مضطرب و افسرده است فردی که در دنیای درونی خودش گفتگوهای ذهنی دارد که برای دیگران قابل درک و فهم نیست و در کتاب نیز شاهد این اتفاق هستیم و هیچ کدام از اعضای خانواده گرگور قادر به درک وی نیستند و خانواده اش توان سازگار شدن با تغییرات را ندارند و این همان واکنشی است که اکثر  خانواده ها زمانی که فردی راهی متفاوت را چه در روند زندگی و چه فکری  بر می گزیند در پیش می گیرند بدون توجه به آسیب هایی که تعصبات و غرورشان بر جای می گذارد در این داستان  گویی گرگور در دنیای دیگر زیست می کند و از سوی دیگر مراحل انکار واقعیتی که رخ داده و طی شدن این مراحل و رسیدن به بی تفاوتی ، گویی دیگر گرگور  امیدی به بهبودی ندارد و آنچه رخ داده را پذیرفته ولی در دنیای درونی خود هنوز به گفتگو و نقشه کشیدن برای آسایش خانواده اش می اندیشد .


در زندگی نامه کافکا می خوانیم که وی نتوانسته ارتباط عاشقانه و مداوم و مستمری داشته باشد و تمامی ارتباطات اش تا حدی ناکام کننده بوده است و این نیز در کتاب اش مشهود است که گرگور قادر به برقراری ارتباط با خانواده اش نیست و نه او خانواده را درک می کند و نه خانواده وی را و همسان بودن شخصیت کافکا با داستان به طرز عجیبی قلم وی را تحت تاثیر قرار داده و خواننده نیز با توصیفات و تشریحات  دقیق و زیبای کتاب لحظه به لحظه با گرگور زیست می کند شاید اگر نویسنده بر قسمت دیگر روابط که همان احساسات و واکنش های خانواده نیز می بود پررنگ تر تمرکز می نمود شاهد معجزه ای از کافکا می بودیم.


شاید پررنگ تر نمودن زجر و دردی که خانواده کافکا در برابر این تغییر لمس کردند زیبایی بیشتری به این داستان می داد ، در خیلی از نقدها این کتاب بر بی مهری خانواده گرگور اشاره شده بر عکس وی که بسیار مهربان و دلسوز خانواده اش است فارغ از اینکه داشتن همچین نگرشی ناشی از دیدی تک بعدی نسبت به انسان هاست و در نظر نگرفتن درد و رنج و زجری که خانواده گرگور در پی مسخ شدن ولی تحمل کردند همچنان که در داستان مطرح می شود خانواده مخصوصا خواهر وی تمام تلاش خود را برای ارتباط گرفتن و فراهم کردن آسایش برای برادرش انجام می دهد و در طی زمان همان فرسودگی که هر انسانی را در بر می گیرد وی و خانواده اش را نیز در آغوش می گیرد .

در برخی از نقدها ذکر شده در اصل خانواده گرگور است که مسخ شده و درون شان روح حیوانی دمیده شده است و باید از زاویه دیگری نگریست اینکه چگونه گرگور با این تغییر روبرو و سازگار شده و اینکه خانواده و یا اجتماع ما چقدر در برابر تغییرات درونی –روحی و روانی مان منعطف هستند و شرایط اجتماعی و فرهنگ تا به کجا قادر به  انعطاف پذیری است ، گاه توجه به معنای ظاهری مسخ به عنوان تغییر صورت انسانی به حیوانی به نظر بسیار ساده لوحانه می آید . آنچه اتفاق می افتد در درون است که سبب عدم ارتباط گیری مثبت با دیگران و سازگار شدن با محیط می شود و آیا گرگور در برابر این تغییر می توانست کار دیگری انجام دهد ؟ و سوال اینجاست که اگر ما در برابر تغییرات دنیای درون و بیرون مان چگونه واکنش نشان می دهیم؟


در مسخ کافکا به وضوح شاهد بیانی اغراق آمیز و دلخراش از نابودی انصاف و شفقت هستیم که روبرو شدن با واقعیت های دردناک زندگی و از سویی قدرت التیام بخش زمان که افراد را به سازگاری در برابر هر مصیبتی می کند.


آنچه ضمن خواندن داستان ممکن است خواننده آرزو کند اینست که اتفاقی بیفتد و او دوباره انسان شود و این حس تا اواسط کتاب همراه خواننده باقی می ماند توقعی که نه تنها برآورده نمی شود بلکه خود گرگور و خانواده خود را با این مصیب سازگای می کنند.


فرانتس - کافکا در طول زندگیش فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد که بخش کوچکی از کارهایش را تشکیل می‌دادند و هیچ‌گاه هیچ‌ یک از رمان‌هایش به پایان نرسید به جز مسخ که برخی آن را یک رمان کوتاه می‌دانندنوشته‌های او تا پیش از مرگش چندان توجهی به خود جلب نکردکافکا به دوستش ماکس برود گفته بود که پس از مرگش همهٔ نوشته‌هایش را نابود کنددوریا دیامانت معشوقهٔ او با پنهان کردن حدود ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامهٔ کافکا، تا حدودی به وصیت کافکا عمل کرد.

 

ستاره حمیدی - روان درمانگر

نکات مهم که در دوران نامزدی باید توجه کرد

دوران آشنایی یکی از ضروریات برای شروع زندگی مشترک است در این دوران زن و مرد نسبت به خصوصیات اخلاقی تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر شناخت بیشتری کسب می‌‌کنند



ستاره حمیدی؛ کارشناس ارشد روانشناسی


 

دوران آشنایی یکی از ضروریات برای شروع زندگی مشترک است در این دوران زن و مرد نسبت به خصوصیات اخلاقی تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر شناخت بیشتری کسب می‌‌کنند متاسفانه برخی خانواده‌ها زمان محدودی را درنظر می‌‌گیرند. جهت بدست آوردن اطلاعات صحیح زن و مرد باید دقت نظر بیشتری به خرج دهند این دوران برای جوانان بسیار با ارزش بوده و آنان می‌‌توانند بر خصوصیات اخلاقی، تفاوت‌ها فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر آشنایی پیدا کنند. در این برهه دختران و پسران در تکاپوی شناخت بیشتر یکدیگر خواهند بود برخی معتقدند دوران نامزدی از شیرین‌ترین دوران‌های زندگی زن و مرد می‌‌باشد البته باید حساسیت آن را مد نظر قرار داد و توجه نمود در صورتی که هدف تشکیل زندگی مشترک باشد بیشتر تمرکز بر روی شناخت ابعاد وجودی طرفین خواهد بود .

رسیدن به یک نتیجه قاطع و انتخاب همسر تصمیمی مشکل و آینده‌ساز است و جوانان در این مسیر نیاز به حمایت خانواده و مشاوران متبحر دارند با توجه به این مسئله که هیچ انسانی کامل نیست همه زنان و مردان در کنار جذابیت‌ها و ابعاد وجودی مثبت شان دارای نقاط ضعفی نیز هستند که باید در مراحل اولیه زوجین نسبت به آن‌ها آگاهی یابند. برخی از این ضعف‌ها قابل حل و برخی دیگر طبیعی به نظر می‌‌رسد ولی نباید فراموش کرد خصوصیات، اعتقادات و باورهای نیز وجود دارند که ممکن است سبب آزار و اذیت شریک زندگی شده و در نهایت منجر به ایجاد تنش در زندگی آینده زن و مرد شود.

روانشناسان معتقدند در زمان آشنایی باید مواردی را که ممکن است در زندگی آینده مشکل‌ساز شود را جستجو و در صورت حل آن اقدام  کنند و چنانچه موضوع لاینحل باشد هر چه سریع‌تر به رابطه عاطفی پایان داد. آنچه مسلم است نامزدی به معنای وابستگی عاطفی و فقط سپری کردن روزهای خوش نیست بلکه هدف تنها شناخت بیشتر است. نکات مهمی که روانشناسان بر آن تاکید و بیان می‌‌دارند در صورت مشاهده هر کدام از این موارد باید بر رابطه تجدید نظر کرد عبارتند از:


عزت‌نفس پایین

شخصی که خود دارای عزت‌نفس پایین است مسلماً در روابط‌شان با شریک زندگی به مشکل بر خواهند خورد و این مسئله زمانی نمود بیشتری می‌‌یابد که شریک زندگی دارای عزت نفس بالایی باشد. داشتن عزت نفس و احترام به خود تاثیرات شگفت‌آوری در تعاملات با دیگران خواهد داشت. مسلماً هیچ‌کس نمی‌خواهد فردی ضعیف، فاقد اعتماد و عزت نفس را به همسری برگزیند. میزان عزت نفس تاثیر مستقیمی بر روابط، نقش‌های اجتماعی و شغلی فرد بر جای می‌‌گذارد.


عدم کنترل خشم

هیجانات بخشی اجتناب‌ناپذیر از زندگی بشر است، هدایت و بروز هیجانات به روشی مناسب منجر به سازگاری فرد با دنیای اطراف و داشتن زندگی آرام می‌‌گردد. شخصی که نتواند هیجانات خود را کنترل و به صورت صحیح بروز دهد به راحتی کنترل خود را از دست داده و رفتارهای تکانشی منفی از خود بروز می‌‌دهد مسلماً هیچ کس نمی‌خواهد در کنار یک فرد مضطرب، نگران و تکانشی روزگار را سپری نماید این اشخاص انرژی‌های منفی خود را به اطرافیان‌شان منتقل می‌‌کنند، یکی از اهداف ازدواج رسیدن به آرامش است فردی که هنوز به بلوغ عاطفی، هیجانی نرسیده است و نمی‌تواند هیجانات خود را شناسایی کند به سختی قادر خواهد بود با زندگی روزمره خود سازگاری ایجاد کند و مدام در جنگ و جدال با محیط بیرون از خود خواهد بود

.

 پیشینه خانوادگی منفی

اغلب این جمله شنیده می‌‌شود «می‌خواهی با خودش زندگی کنی نه خانواده‌اش» در واقعیت این‌گونه نیست پیوند دو جوان به واقع پیوند خانواده‌های‌شان است نمی‌توان شخصی را برگزید بدون در نظر گرفتن خانواده، بدیهی‌ست وی نیز در همان شرایط و محیط خانواده رشد یافته و بسیاری از خلق‌وخو، عادات، باورها، اعتقادات‌اش همانند اعضای خانواده می‌‌باشد. بررسی پیشینه خانوادگی طرف مقابل در تمامی حیطه‌ها، شناخت دقیق‌تری از خانواده و خود فرد ارائه می‌‌دهد. در انتخاب همسر پیشینه خانوادگی منفی باید مد‌نظر قرار گیرد گاهی نمی‌توان با برخی از امور منفی سازگاری ایجاد کرد برخی مسائل و پیشینه‌های خانوادگی منفی فرد تا پایان عمر همراهش بوده و بر زندگی آینده وی تاثیرگذار خواهد بود

.

اختلالات رفتاری و جنسی

شاید همه انسان‌ها به نوعی دچار رفتارهای نابهنجار و عادات‌های ناخوشایند باشند اما زمانی این مسئله شدت می‌‌یابد که مداوم فرد رفتارهای ناسازگارانه از خود بروز دهد و در هماهنگ شدن با محیط اطراف دچار مشکل گردد. در کنار اختلالات رفتاری و ناسازگاری‌ها، اختلالات جنسی نیز تاثیرات مخربی بر روابط می‌‌گذارد بهتر است از سلامت جنسی فرد کسب اطلاع نمود و زندگی جنسی‌اش را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. بررسی روابط عاطفی و جنسی گذشته فرد اطلاعات بسیار مفیدی در اختیارتان می‌‌گذارد و می‌‌توان تصمیم‌گیری دقیق‌تری داشت

.

نابالغ بودن از نظر احساسی، سرد و غیر قابل دسترس بودن

هر دختر و پسری هدف‌اش از ازدواج بدست آوردن منبع عاطفی قوی می‌‌باشد اگر بنا بر هر دلیلی یکی از طرفین نتواند از نظر روحی، روانی و جسمی شریک زندگی را پشتیبانی نماید آن رابطه به مرور زمان از بین خواهد رفت. در ابتدا باید مطمئن شد وی قابلیت پشتیبانی و حمایت همه جانبه را دارا هست یا خیر؟ رفتارهای حمایتی دوران نامزدی به دو طرف نشان خواهد داد آیا این همان رابطه‌ای که می‌‌خواستند هست یا خیر؟ در صورتی که افراد خود واقعی شان را به یکدیگر نشان دهند.