ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/
ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی

درمانگر اختلالات اضطرابی - افسردگی - وسواس و..... http://setareh-hamidi.ir/

ساندور فِرِنتزی - روانکاو مجارستانی - اولین پیشگام روان درمانی تحلیلی کوتاه مدت




ساندور فِرِنتزی (زادهٔ ۷ ژوئیهٔ 1873 – درگذشتهٔ مهٔ 1993) یک روانکاو مجارستانی، نظریه‌پرداز اصلیِ روانکاوی و از همکاران نزدیکِ زیگموند فروید بود.

ارنست جونز -زندگینامه‌نویسِ  فروید- فرنتزی را به‌عنوانِ یک بیمار روانی در پایانِ زندگیِ خود نامید. فرنتزی در زندگیِ خویش با بیماریِ کم‌خونی پرنیشیوز دست و پنجه نرم می‌کرد که سرانجام نیز منجر به مرگِ وی در اثرِ همین بیماری در سال ۱۹۳۳ شد. گرچه وی به شدت بیمار و مبتلا به این بیماری - که در آن زمان غیرقابل درمان بود- شد اما موفق به ارائهٔ مقالهٔ مشهورش سردرگمیِ زبانی در دوازدهمین کنگره بین‌المللی روانکاوی در ویسبادن آلمان در ۴ سپتامبر ۱۹۳۲ گردید.



اولین پیشگام روان کاوی که به منظور کوتاه تر کردن مدت درمان کلاسیک، به بررسی تغییراتی در فن روان کاوی پرداخت، ساندرو فرنتزی بود که در حدود سال 1918، درمانی را ابداع کرد که آنرا درمان فعال نامید. فرنتزی ادعا کرد که این روش فقط از الگوی فروید تبعیت می کند و به بیانیه ای که فروید در 1918، ارائه کرده بود، اشاره کرد؛ این بیانیه ادعا می کرد که در بعضی موارد ترس مرضی یا روان نژندی وسواسی ، ممکن است لازم شود تا برای پیشرفت درمان، جهت تحریک بیمار برای روبرو شدن با ترس مرضی یا اضطراب، روش های فعال به کار گرفته شوند. فرنتزی، در عین حال خاطر نشان کرد که به کارگیری درمان فعال، در واقع در خود روند روانکاوی نهادینه است، در هر زمان که تفسیری ارائه می شود، دخالتی فعال در عملکرد روانی بیمارصورت می گیرد و ظهور افکاری که ممکن بود در غیر این صورت ناخودآگاه بماند، تسهیل می شود.

فرنتزی به تجربه انواع متنوع فعالیت در شرایط روان تحلیلی ادامه داد، برخی تشویقی و بقیه بازدارنده بودند. تلاش های ترمیمی از طرف فرنتزی عبارت است از بغل کردن ، بوسیدن، و نوازش کردن غیر شهوانی بیمارانش. فرنتزی بعدها این فنون را کنار گذاشت، اما هیچ وقت از تلاش های خود در جهت ادامه نوع فعال تری از درمان تحلیلی دست برنداشت.



@Istdplearning
گروه روان درمانگران جوان:n:
https://t.me/joinchat/AAAAAEQ4LfisHrVoXUTS-A

 

حبیب دوانلو کیست؟



حبیب دوانلو بنیانگذار (ISTDP) زاده ایران است. او ابتدا در رشته جراحی آموزش دید و سپس در دانشگاه هاروارد، و در مکتب روانکاوی کلاسیک، به تحصیل در رشته روانپزشکی پرداخت. کارآموزشی و تحقیقاتی وی در سالهای ۱۹۶۰ آغاز شد. این دانشمند نوآورو استاد تحقیقات بالینی دانشگاه McGill در مونترال کانادا، یکی از پیشگامان به حق، و دهه ها جلوتر از زمان خود بود. نوآوری ها و کشفیات دوانلو را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

·        او اولین کسی بود که به ثبت شنیداری - دیداری و تحلیل نظام بند در درمان پرداخت.

·        او از اولین کسانی بود که نقش آسیب وارد شده به پیوندهای دلبستگی اولیه را در پیدایش الگوهای مادام العمر عذاب آور و تشکیل نشانه ها شناسایی کرد.

·        او مجموعه ای نظام مند از فنون درمانی انقلابی را برای دستیابی سریع به لایه های عمیق ذهن ناخودآگاه، و رسیدن به تغییرات سریع و ماندگار ابداع نمود و بسط داد.

·        " وی فراروانشناسی" جدیدی از ذهن ناخودآگاه را کشف کرد، و دانش عمیقی از ساختارهای زیر بنایی و عملکردهای ذهن ناخودآگاه پویشی ارایه نمود.

·        برآیند یافته ها و تحقیقات وی در ISTDP  نمود می یابد. Istdp  مجموعه ای از دانش نظری، فراروانشناختی و فنی است که در جهت غلبه سریع بر مقاومت - خودآگاه، ناخودآگاه، و من برتر - و آشکار کردن لایه های عمیق نا خود آگاهِ مسئول روان نژندی محوری به کار گرفته می شود

·        در این روش با استفاده از فشار و چالش مقاومت بیمار در برابر تجربه هیجانات زیرین و عمقی ناخودآگاه، ظاهر و تجربه می گردد و از ساختار روان نژندی محوری چندگانه پرده برداشته می شود.

·        بینش و تفسیر حاصل تجربه انتقال را با تجارب فعلی" و گذشته بیمار پیوند می دهد و به این ترتیب الگوهایی را مشخص می کند که در طول زندگی بیمار منشا رنج و پیدایش نشانه ها بوده اند.

·        به طور خلاصه هدف ISTDP حل نشانه ها و دفاع های مشکل ساز است. چنین ساز و کارهایی برای اجتناب از از تجربه احساسات نسبت به سایر افراد مهم زندگی فعلی و گذشته بیمار ایجاد می شوند.

منبع : کتاب قفل گشایی ناخودآگاه

اصول روان درمانی 3

 یالوم می گوید :

یکی از اصول اساسی و مهم روان درمانی که خیلی وقت ها از مراجعانم آموخته ام (و بعضا آن را فراموش می کنم) این است که با ارزشترین چیزی که باید ارائه کنم، حضور محض خودم است.

این به معنای آن است که وقتی در برابر مراجعم قرار می گیرم برای گفتن حرفی عاقلانه و هوشمندانه تقلا نکنم و به دنبال ارائه تفسیر عالی نباشم. هر گاه به جای تلاش برای ارائه راه حل ، حضوری بی واسطه داشته ام ، تاثیری به مراتب عمیق تر از هر چیز دیگری بر جای گذارده ام .


ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی کوتاه مدت

احساسات ناتمام


احساسات ناتمام


در انسان تمایل شدیدی به اجتناب و پرهیز از احساسات دردناک وجود دارد.و همین باعث میشود که تکالیف ، کارها، و موقعیت هایی در زندگی ما ناتمام باقی بماند ، تکالیف ناتمام یا احساسات ابراز نشده ای مثل رنجش ، خشم ، تنفر، گناه، اضطراب و... و حوادث و خاطراتی که به مدت طولانی در ذهن مانده اند. در این میان رنجش و خشم فراوانترین و بدترین نوع کارهای ناتمام است که به افراد اجازه برقراری رابطه صادقانه و قابل اعتماد را نمیدهد.
حتما تلاش زیادی هم برای فراموش کردنشان می کنیم اما آیا فراموش می شوند ؟
نه ، فراموش نمی شوند و از آنجایی که این موارد به طور کامل در آگاهی تجربه نشده اند دایما برای کامل شدن به فرد فشار می آورند و وقتی به اندازه کافی قدرتمند شوند، فرد دچار اشتغال های ذهنی، رفتارهای وسواسی و نگرانی و رفتارهای خودتخریبی میشود . حتی تاثیر تکلیف ناتمام در برخی گرفتگی های داخل بدن آشکار میشود و نیز گاهی فرد احساس درماندگی و تنش را تجربه می کند بدون آنکه علتش را بداند.

نوعی مشکل خشم که مکرر در رواندرمانی مطرح میشود ، مربوط به احساسات خشم حل نشده طولانی مدت به سمت افراد مهم در زندگیمان است.


ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی کوتاه مدت