در طول روز با افراد بسیاری برخورد می کنیم که کنترلی بر رفتار و بروز خشم و هیجانات شان ندارند و این مشکل را به وضوح می توان در جوانان و نوجوانان مشاهده کرد که چگونه عدم کنترل احساسات شان سبب ساز مشکلات عاطفی و اجتماعی برای آنها و خانواده هایشان می شود . اکثر والدین بیان می کنند فرزندشان بسیار حساس و زودرنج است سریع عصبانی می شود و یا خشونت به خرج می دهند و یا به با یک تلنگر به گریه می افتند و واکنش های احساسی شدید از خود بروز می دهند .
رفتارهای شدید هیجانی ، خشم های ناگهانی و غیر قابل کنترل ، افسردگی ، اضطراب فرزندان در هر سنی یکی از دلایل اش می تاند عدم تنظیم هیجانی باشد این افراد از دوران کودکی نیاموخته اند چگونه هیجانات شان را بشناسند ، مدیریت کنند و حال برای این عدم تنظیم هیجانی بهایی سنگینی را می پردازند . چه بسیارند افرادی که بیان می دارند در زمینه تحصیلی هر چه تلاش می کنند به نتیجه ای نمی رسند و یا گله و شکایت از عدم تمرکز هنگام درس خواندن ومطالعه کردن دارند عدم تمرکزی که موفقیت های آینده شان را تحت تاثیر قرار داده و آنها را در یک دور باطل تلاش ، عدم تمرکز ، ناکامی قرار می دهد . برخی تصور می کنند که استعداد کافی برای رسیدن به اهداف شان را ندارند غافل از اینکه عدم تمرکز و انعطاف پذیری و روابط نامناسب اجتماعی و عاطفی مانع رشد شان می شود .
فردی که قادر نباشد هیجانات روزمره اش را کنترل و مدیریت کند در برههای مختلف زندگی دچار مشکلات فراوانی می شود اعم از تحصیلی ، افت تمرکز و توجه ، سطح پایین کیفیت روابط اجتماعی ، نداشتن روابط عاطفی سالم و مناسب و درگیری های هیجانی با فرد مورد علاقه ، ناتوانی در تصمیم گیری در مورد مسائل مهم زندگی اثرات مخرب حاصل از عدم تنظیم هیجانی است .
آنچه مسلم است تنها راه نجات تنظیم و کنترل هیجانات است شاید افراد به سادگی و تنهایی قادر به تنظیم و شناخت هیجانات شان نباشند اما مهم این است که می توانند با بهره بردن از تکنیک های به این هدف دست یابند . فراموش نشود منظور از کنترل هیجانات به معنای سرکوب آنها نیست به عنوان مثال افرادی که به راحتی از کوره در می روند و رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می دهند هنگامی که آرام می شود متوجه آسیب های که به روابط خود و دیگران زده ان شده و تصمیم می گیرند دیگر هیجن خشم شان را کنترل کنند و به دیگران آسیب نرسانند و مدام خود را سرزنش می کنند ولی باز هم در شرایط مشابه از کنترل خارج شده و مثل قبل برون ریزی خشم خواهند داشت . هر بار فرد پس از اعمال پرخاشگری دچار احساس گناه شده و خود را سرزنش می کند اکثر این افراد بیان می دارند قادر به کنترل هیجانات منفی خود نیستند .
آنچه مسلم است همه افراد نیاز دارند که هیجانات خود را شناخته و راههای کنترل هیجانات را بیاموزند حال سوال اینجاست کی و کجا و در چه زمانی تنظیم هیجانی در فرد شکل می گیرد ؟
بر اساس تحقیقات روانشناسان والدین قادرند از سن 3 سالگی هیجانات کودک خود را تنظیم نمایند و کودکان را نسبت به احساسات شان آگاه کنند در صورتی که در دروان کودکی این تنظیم هیجانی – شناختی صورت نپذیرد همانطور که در سطرهای بالا گفته شد فرد در بزرگسالی با مشکلات رفتاری و روانی بسیاری دست و پنجه نرم خواهد کرد و تمامی ابعاد زندگی اش تحت تاثیر قرار خواهد گرفت زیرا تمامی اعمال و عملکرد آدمی را احساسات و هیجاناتشان شکل می بخشد .
کودکانی که تنظیم هیجانی نشده اند دردروان کودکی علائمی همانند اضطراب ، ناخن جویدن ، افسردگی ، پرخاشگری ، رفتارهای مخرب با همسالان و..... را تجربه می کنند و گاهی هیجانات سرکوب شده سبب مشکلات روان تنی همانند سردردهای بدنی بدون علت فیزیولوژیکی می شوند و یا دل درد و... که در نواجوانان شایع می باشد .
روانشناسان توصیه می کنند تمامی افراد در صورتیکه قادر به کنترل و مدیریت هیجانات شان اعم از خشم ، غم و ..... نیستند از تکنیک های شناخت احساسات و تنظیم شناختی هیجانات به کمک یک درمانگر بهره ببرند . در این راستا یکی از تکنیک های که بسیار به افراد در داشتن خود آگاهی و شناخت بیشتر به درون خود کمک می کند را مدیتیشن و .... می دانند و حضور داشتن در زمان حال و توجه به احساس در زمان حال یکی از تکنیک های موثر است که نیاز به تمرین فراوانی دارد .
والدین می توانند با آموختن تکنیک های تنظیم شناختی – هیجانی آینده فرزندان خود را شکل دهند و به فرزندانشان سلامت روح و روان و سلامت بدنی ببخشند .